اندرین بقعه سراسر غم و پر از کدرم
اندرین بقعه سراسر غم و پر از کدرم
بیقرار از پی دیدار جمال پدرم
من که آغوش پدر بود مدامم مسکن
در خرابه ست کنون کنون ناله زشب تا محرم
نه برادر ببرم نی خبری از خواهر
دور از مادر و رنج و الم همسفرم
یاد دارم که پس از قتل پدر اندر شام
خوابی از ضعف همی برد بویرانه درم
دیدم آندم چو گلستان بشد ایندشت خراب
خسرو تشنه لبان آمد و بنشست برم
گه در آغوش کشیدی و گهم بوسیدی
دست بگذاشتی از فرط محبّت بسرم
دل از این واقعه جوش آمد و با آه فغان
گفتمش ایشه خوبان مفکن از نظر
تو برفتی و عدو دست ستمرا بگشاد
سوخت از آتش کین هستی آهوی حرم
آنچه ما را بدی از مال همه غارت شد
کوفیان ترک نکردند نه فلس و نه درم
درد دل گفتم و شد سینه پر از آتش و دود
خونم ا دیده فرو ریخت زسوز جگرم
آندم از شیونم آنجا همه ما تمکده شد
گوئیا سیل روان گشت ز اشگ بصرم
محض اسکات من آنگاه فرستاد یزید
سر پر نور حسین در وسط طشت زرم
مشتعل گشت چنان شعله این غم در دل
که نفس رفت و نیامد پس از آندم خبرم
لایق ذکر مصیبت چو نباشد حکمت
ایزدا لطف بفرما و ببخشش زکرم
هیئت انصارالحسین (ع) تهران از سال 1378 تائسیس و تا کنون با عنایت امام زمان (عج) ادامه دارد.