غم دل با که بگویم که بود محرم رازم؟
غم دل با که بگویم که بود محرم رازم؟
به نشینم به فراق رخ دلدار بسازم
من همان بلبل وحیم که به ویرانه نشستم
تا گلم آید و او را به نوایی بنوازم
شامیان خار مبینید مرا گوشه ی زندان
به خدا من گل گلزار خدا بوی حجازم
بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا
عمر کوتاه منو گریه ی شب های درازم
اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم
گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم
خم ابروی تو محراب نمازم شده امشب
جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم
همه خوابند و من غمزده بیدار تو هستم
شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم
چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد
تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم
رنگم از دوری روی تو پریده است وگرنه
من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم
حاجت خویش بخواه از من دلسوخته (میثم)
که به ویرانه نشینی همه را قبله ی رازم
هیئت انصارالحسین (ع) تهران از سال 1378 تائسیس و تا کنون با عنایت امام زمان (عج) ادامه دارد.