اشگها بين كه از اين خنده بدامان دارد
اشگها بين كه از اين خنده بدامان دارد
خنده با ديده تر جلوه دو چندان دارد
اين چه حالى است كه در محفل خوبان دارد
كه به لبخند عيان غصّه پنهان دارد
كه دل هر بشرى نور خود از آن دارد
لب پر خنده ولى ديده گريان دارد
غم وشادى بهم از ديدن جانان دارد
زينجهت سوز نهان اشرف انسان دارد
آمد آن فرد كه بر جامعه رجحان دارد
هر كجا روى كند ميل به احسان دارد
عرصه روز جزاتنگى ميدان دارد
كه بدل داغ زهفتاد ودو قربان دارد
نازم آن بخت كه اين كوكب رخشان دارد
پور زهراست كه عشّاق فراوان دارد
كه بهر درد غمى چاره ودرمان دارد
روى دامان نبى جلوه قرآن دارد
خاتم دولت صد ملك سليمان دارد
صد چو يعقوب اسير غم هجران دارد
رشته انس به دلهاى پريشان دارد
تشنه لب، دست فشان، مشگ به دندان دارد
گلشنى تازه تر از روضه رضوان دارد
زلب اصغر خود لعل بدخشان دارد
او كه از جانب حقّ اذن به غفران دارد
كه بخوان كرمش اينهمه مهمان دارد
شمع مى خندد وشوق رخ جانان دارد
شمع از اشك و، گل از ژاله شود زيباتر
شمع مى خندد ومى گريد وشاد است وغمين
نور شادى همه آميخته با هاله غم
شمع نور ازلى قلب همايون نبى است
اين چه رازى است خدايا كه محمد امشب
دانى از چيست كه احمد شب ميلاد حسين
بيند آينده او را چو در آئينه غيب
شاد از اين است كه آخر ثمر عشق رسيد
آمد آن سايه رحمت كه پناه همه اوست
آمد آن يكه سوارى كه بوقت جولان
آمد آن لاله خونين رخ صحراى بلا
ميزبان دو جهان فاطمه را مهمان است
نور سيناست كه مدهوش از او موسى شد
دم عيسى همه در خاك شفا خانه اوست
اين حسين است كه با اينهمه آيات جمال
اين حسين است كه از حشمت ثار اللهى
اين حسين است كه از پيرهنى خون آلود
اين حسين است كه گيسوى على اكبر او
اين حسين است كه سر لشگر پر همّت او
اين حسين است كه از خرمن گلگون كفنان
قهرمان است حسين وزده بر سينه نشان
پر هياهو كند از مقدم خود محشر را
بى نظير است (حسان) سفره احسان حسين
هیئت انصارالحسین (ع) تهران از سال 1378 تائسیس و تا کنون با عنایت امام زمان (عج) ادامه دارد.