دل من به ذكر حبيب من - قسمت اول
دل من به ذكر حبيب من
كه خداى كرده نصيب من
شده نغمه خوان چو طبيب من
بسوى جناب حبيب من
من و ذكر تو شده ام مُعين
تو جنان و طوبى و كوثرى
تو چو جانى و روح پر ورى
گل و باغ بلبل دلبرى
تو به باغ سروُ صنوبرى
من وماء مهر توام معين
تو مرا چو عرشى و آسمان
تو مرا چو كرسى و قدسيان
ز تو ذكر خداست مرا به جان
ز تو نور هدى است مرا عيان
من و قدر جليل تو بيش از اين
به دلم هواى تو چون رسيد
به هواى دل ز جنان وزيد
به جنان ز خدا نويد رسيد
زنويد خدا رسيد مزيد
من و دل هواى تو بس همين
به دلم زمهر تو آذرا
به سرم زفكر تو ماجرا
به رُخَم ز چهر تو مَنظرا
بِبَرم تو هميشه دلبرا
من و دلبران همه دل بر اين
تو شه سَرير ولايتى
تو مَه مُنير هدايتى
زخدا تو قدير به آيتى
تو بما ضمين عنايتى
من و لطف تو شده ام ضمين
سحرم به فكر تو آمدى
شَررَم به هجر توآمدى
مگرم به ذكر تو آمدى
كه سرم به مهر توآمدى
من و فكر و ذكر تو اين چنين
چو دلم به مهر تو شد قرين
به دلم ز چهر تو شد مكين
شده ام به هجر تو دل غمين
همه ام به عُزلت و مُستكين
من و از هواى تو در انين
نه مراست غير تو بهجتى
نه مراست غير تو لذّتى
نه مرا ست غير تو دولتى
نه مراست غير تو قوّتى
من و لطف تو به صد آفرين
زخدا صداى تو شد بلند
همه انبياء به تو خوش دلند
همه اوليا به تو ارجمند
همه مدح ثناى تو مى كنند
من و مدح تو بُوَدَم از اين
به تو حُسن خدائى آمده
به تو جلوه بارى آمده
ز تو جلوه نمائى آمده
زتو وعده يارى آمده
من و دل به وعدِ تو از يقين
تو چه دلربا به حسن خودى
چو يكى به جلوه زخود دهى
همه دلبران سوى خود برى
همه جان فدائى خود كنى
من و دل ربوده خود ببين
همه دلبران تو ربوده اى
تو به گلرخان چه نموده اى
بر عاشقان بِه چه بوده اى
همه شان به خويش سُتوده اى
من و آستان تو اين چنين
شه من سُلاله احمدى
مه من جمال محمّدى
تو يكى از او گل سرمدى
عجبا به جلوه درآمدى
من و دل به روى تو نازنين
ز اَحَد مَدَد به تو مى رسد
ز مدد عَدَد به تو مى رسد
ز عدد بلد به تو مى رسد
همه تا ابد به تو مى رسد
من و عمر و مهر تو بس همين
تو شدى چو آئينه حق نما
نظرى ز براى حق نما
سوى ما ز جلوه حق نما
دل ما از آن سوى حق نما
من وجلوه تو به دل مكين
تو به دل شدى همه نور من
تو به دل شدى همه شور من
تو به دل هميشه سرور من
تو زدل زدوده غُرور من
من وبحر وصل تو در كمين
تو براى خدا مددى نما
دل ما شود احدى نما
زخدا بما صمدى نما
كه به دل نكند احدى نما
من و مدّعا ز تو شد بر اين
تو شها ز بحر كرامتى
تو شها ز بهر عنايتى
تو شها بر امر دلالتى
بنما زحسن خود آيتى
من و رو هميشه به چهره مبين
ادامه دارد ...........
هیئت انصارالحسین (ع) تهران از سال 1378 تائسیس و تا کنون با عنایت امام زمان (عج) ادامه دارد.