............ ادامه

به زودي دورة رزميدن توست

در اين هنگامة شيطان پرستي

اميد عاشقان بر ديدن توست

گل زيباي گلزار محبت

تمناي دلم بوئيدن توست

منم مسكين و محتاج عطايت

بيا يابن الحسن جانم فدايت

نگر اين پيكر درمانده ام را

بخر اين نيمه جان مانده ام را

پناهي ده وجود خسته ام را

دل از هر كجايي رانده ام را

به غير از تو خريداري نباشد

سرشك از بسر افشانده ام را

چه مي گردد  شبي گويي تو مهدي

بياريد عاشق جا مانده ام را

اگر لاايق نباشم بر شهادت

بكش در خون تن وامانده ام را

دلم خواهد گذارم سر به پايت

بيا يابن الحسن جانم فدايت

همه خوبان اسيران مرامت

تمام انبيا سرمست جامت

شعيب و موسي و داوود و عيسي

خليل و عيوب و نوح عبد مدامت

همان خضري كه آب زندگي يافت

نبرد يك جرعه از شهد كلامت

نوشته يوسف زهرا به دلها

هزاران يوسف كنعان غلامت

الا صحرا نشين آل زهرا

نظر كن بر گداي بد مرامت

بزن بر خيمة جانم لوايت

بيا يابن الحسن جانم فدايت

مرا عشقت نگارا پير كرده

كه عشق تو مرا زنجير كرده

ولاي تو مس قلب حزينم

جلا بخشيده و اكثير كرده

خدا باشد نگهدارت عزيزم

الا اي آشناي دير كرده

عدو طول فرج را ياس زهرا

به قلب عاشقانت تير كرده

ببين داغ فراقت نازنينا

چگونه بر دلم تاثير كرده