با آن که آفريده شده ست آدم از خدا

گاهی به اتفاق ندارد کم از خدا

ای اتفاق ممکن ناممکن ای علی (ع)

ای جوهر تو ، هم ز تو پيدا ، هم از خدا

بين تو و خدا ، الف الفت است و عشق

علم از تو سربلند شد و عالم از خدا

ماهی شدم در آينه ی چشمه ی غدير

شور تو ريخت در گل من ، يک نم از خدا

در جبر و اختيار ، مرا هست اختيار

خاک از ابوتراب گرفتم ، دم از خدا

من قهر مي فروشم و او مهر می خرد

خوفم ز قهر نيست ، که می ترسم از خدا