آه كه بميرد ز غمت دخترت - حضرت رقیه س
آه كه بميرد ز غمت دخترت
گفت رقيه به دو چشمان تر
با سر ببريده پاك پدر
آه كه شد خاك عزايم به سر
تو حجت ذوالمننى يا ابه
اى شه خوبان كه نمودت شهيد
تيغ جفاى كه گلويت بريد
اى گل زهرا ز درختت كه چيد
تو زاده بوالحسنى يا ابه
عجب كه ياد از اسرا كرده اى
لطف فراوان تو به ما كرده اى
تو راحت جان منى يا ابه
آه بميرد زغمت دخترت
از چه كبود است لب اطهرت
برده لب اطهر از خون سرت
رنگ عقيق يمنى يا ابه
خواستم از خالق بيچون تو
تا كه ببينم رخ گلگون تو
آه كه ديدم سر پر خون تو
از چه جدا از بدنى يا ابه
جان پدر خوش ز سفر آمدى
ديدن اين خسته جگر آمدى
پاى نبودت كه به سر آمدى
تو شه دور از وطنى يا ابه
نيست مرا فرش و اثاثى ديگر
تا كه ضيافت كنمت اى پدر
جان تو را تنگ بگيرم به بر
كنون كه مهمان منى يا ابه
بعد تو ويرانه سرايم شده
لخت جگر قوت غذايم شده
سنگ جفا برگ نوايم شده
ز جور اعداى دنى يا ابه
(سيفى ) غمديده زار حزين
نوحه گر از بهر من بى معين
هیئت انصارالحسین (ع) تهران از سال 1378 تائسیس و تا کنون با عنایت امام زمان (عج) ادامه دارد.