هیئت انصارالحسین علیه السلام

علت این دیدار ، انتقادهای وی به بخشهای از گزارشی با عنوان از نریمان تا سید ذاکر بود که در پرونده محرم سال گذشته منتشر شد.

بخش هایی که منتشر شده درباره و سید ذاکر ، از سایت شورای انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد رسمی فرهنگی جمهوری اسلامی تهیه و در پرونده گنجانده شده بود . مواردی از این دست که در این پژوهش آمده بود و نریمان را از جمله پایه گذاران مداحی پاپ می نامید و شایعاتی را درباره او مبنی بر حمایت از قمه زنی یا جدایی او از هیئتهای سنتی و انقلابی مطرح می کرد به همراه انتقادهای شدید وی به حرفهای عیدالرضا هلالی در نشریه رویکردهای اصلی نریمان پناهی و همسرش به پرونده مداحی سپیده دانایی بودند.

اگرچه نریمان در گفتگوهایش با رویکرد انتقادی نشریه به مداحی ها و سبک های جدید موافق بود و در حین گفتگو به نظرات مشترک و درددلهای فراوانی اشاره کرد اما وقتی متن پژوهش سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظرات منعکس شده درباره خودش را دید ، سکوت کرد و تنها گفت که برخی اطلاعات این پژوهش درست نیست و باید نظر خود من درباره مسائل مداحی و مداحان جدید مطرح شود . این شد که گفتگوی چند ساعته ما با او شکل گرفت .

سخنان زیر نظرات صریح و انتقادهای نریمان به برخی اظهار نظرها درباره خودش و جامعه مداحان است .

حقیقت را می گویم 

من به قرآن قسم می خورم که هر حرفی می زنم از روی صداقت است و غیر از آن چیزی نیست . قبل از شروع صحبت بینی و بین الله هر چه حرف می زنم گواه من قرآن و چهارده معصوم هستند و عین واقعیت است. چون امام رضا (ع) فرمودند شیعیان ما هر گناهی کنند دروغ نمی گویند .

می خواهم حقیقتی را عنوان کنم تا این صحبت هایی که در مورد من شده مشخص شود . چرا از خود من دو کلمه سوال نکردند که شناسنامه ای از خودم بدهم . اسم من نریمان و شهرتم پناهی است . اصل و نژاد من از اردبیل است و در تهران بزرگ شدم و خانواده من روضه خوان بودند  برادر من سلمان روضه خوان است . پدر بزرگ من همین طور و حتی مادر من روضه خوان بوده.

این مراسمی که ما داریم و اینگونه عزاداری میکنیم متعلق به حالا نیست . ما سال 62 و 61 مسجد جامع بازار در حدمت حاج منصور ارضی بودیم که آن زمان حاج شیخ حسین انصاریان منبر می رفتند . بعد محرم از منطقه اعزام می گرفتیم که نهایت 2 محرم یا 3 محرم خودمان را به مسجد جامع می رساندیم  ، یا حاج منصور در هیئت حسین جان بودیم . این نحوه عزاداری ماست که شور می گیریم ، سال 60 – 62 در مسجد جامع که اکثراً بچه های رزمنده بودند اینگونه عزاداری می کردیم .

اینها را نمی گویم خودم را مطرح کنم چون باید حضرت زهرا قبول کنند. اینها را مجبورم بگویم ، نه برای مطرح کردن خود بلکه برای روشن شدن فضا /

من بودم داود منافی پور که در حال حاضر مسئول ستاد بازساز ی است و عباس پور عزیزی بود که شهید شد . احمد پایدار بود که میانه دار مسجد جامع بود و ذکرمان هم حسین جان بود . بنده ارادت قلبی به حاج منصور دارم .

همین مکتب الحسین که من الان هیئت دارم از زمان منطقه داریم ، اگرچه بعدها ما در صحنه بودیم و دیگران از نام و مقامش استفاده کردند . من به امام حسین (ع) عرض می کنم آقا جان ، گلی از ما شد گلاب از دیگران شد . اگرچه هر چه کردیم برای کسی نبود بلکه برای سیدالشهدا بود .

از سال 63 هیئتی به پا شد به نام مکتب الحسین (ع) که خیلی از آنها شهید شدند. خیلی از دوستانی که با هم این گونه عزاداری می کردیم به شهادت رسیدند یا شیمیایی شدند. منظور من این است که ما این مجالس را از آن زمان داشتیم تا به الان.

در مجالسی که با ولایت فقیه مشکل دارند ، نمی خوانم

واقعاً این ظلم است که نوشته اید نریمان اول انقلابی نبود و بعد به هیئت های انقلابی پیوست . من اول انقلابی و مقلد امام (ره) بودم و هنوز هم بقا بر میت هستم . از اول راخ شهدا را دنبال کردم و تا الان حاضرم جانم را در این راه بدهم .

هر مجلسی هم که برای مداحی می روم اول تحقیق می کنم که صاحب مجلس انقلابی و با شهدا هست یا نه؟ کسانی که با انقلاب و یا شهدا کاری نداشته باشند ، من با آنها کاری ندارم . من در هیئت هایی که با ولایت فقیه مشکل دارند هرگز  نمی خوانم و روی این مسائل دقیق هستم . حتی با کسانی که با انقلاب مشکل دارند حشر و نشر هم نمی کنم . خصوصاً در شهرستانها که دعوت می شوم . سید خانم می دانند که ایشان و دوستانم تحقیق می کنند که اینها انقلابی هستند یا نه؟ حالا شما بگویید بنده با این فکر ضد انقلاب بودم! این حرف ها دردآور است.

سبک ترانه های جدید حرام است

مجالس من همه تذکرات است و حدیث و روایت و مقتل خوانی از روی مقتل . من هیچ وقت از خودم حرف نمی زنم . در مرثیه خوانی هم که به سبک سینه زنی می کنیم دقت می شود ، چه در شعر ها و چه در سبک ها. من دقیقا روی اینها دقت دارم که چگونه بخوانم ، چه برسد به سبک پاپ . من خودم مخالف این جریان ها هستم ، همه سبک ها و شعرها را چک می کنم. اتفاقاً این حرف ها درد خود من است . با فاطمه زهرا (س) اگثر کسانی که برای مجلسی به من معرفی می شوند . همه را مواظبت می کنم که  چگونه یخوانند . متاسفانه امروز این مداح های جوان فقط عادت کردند شور بخوانند وقتی می گویی : روضه بخوان ، زیارت بخوان ، بلد نیست . می گوید : نه شما شروع کن ، من وقت شور می خوانم . خودم می دانم اینها مشکل دارند . اکثر جاها می بینم این سبک های جدید مشکل دارند. این سبک های ترانه حرام است . اینها لطمه می زنند سبک عده ای خواننده غربی غیر شرعی است و متاسفانه با این سبک ها و خرافات در هیئت ها مقابله نمی شود.

همین مداح های جوان بلد نیستند یک حدیث کساء صحیح بخوانند ولی یک شبه مداح می شوند می پرسی : استاد تو چه کسی بوده ؟ می گوید : من خودم صاحب سبکم ، این خلاف است

بعد از فتوای آقا تا امروزو قمه نزدم

اما شایعاتی که درباره قمه زنی از من می گویند . ببینید ما از قدیم قمه می زدیم . همه بچه ها هم بودند اما از زمانی که آقا فرمودند که قمه زنی حرام است از همان سال تا امروز من قمه نزدم و من زمانی که قمه می زدم قبل از این فتوا  بود . بعد از فتوای آقا کنار گذاشتم . البته عده ای شایعه کردند که نریمان با فتوای آقا مخالف است. اصلاٌ اینطور نبوده من ترسی ندارم. ما از اول قمه زن بودیم. ترس نداشتیم. اما از آن سال نزدیم . به خاطر حکم آقای خامنه ای از رهبری تبعیت کردیم . چون می فهمیدیم که با این کار امام حسین (ع) زیر سوال می رود . پس آنچه درباره من گفته شد شایعه است.

با حاج منصور دعوا نکردیم

پیش حاج منصور نرفتن من هیچ دلیلی ندارد. هیچ مشکلی بین ما نیست . من با حاج منصور زندگی میکردم . اختلاف نشد بین ما. من از منطقه آمده بودم . خدا رحمت کند آقای مقدم را . خانه آقای مقدم در خیابان ایران بود. من تازه از راه رسیده بودم . شخصی پیدا شده بود در تاریکی پشت بچه ها تیغ می زد. من در جریان نبودم ، تازه رسیده بودم . وقتی در تاریکی ذکر حضرت زهرا (س) شد ، یکی از بچه ها حالش منقلب شد . این قاب عکس را زد توی سرش ، شیشه قاب شکست توی سرش و ریخت زمین ، خدا را شاهد میگیرم ، با وجودی که شیشه روی زمن حرد شد ، اما پای هیچ کس خط نیفتاد . آنجا من حالم خراب شد ، یادم هست خودم را چنان زدم که صورتم تمام خونی شد . . ناگهان حاج منصور گفت : چراغ ها را روشن کنید . سر من داد کشید. جلسه تمام شد ، رفتیم در آبدارخانه نشستیم . باز چند بار سر من داد کشید . اول به خودش توپید بعد به من گفت : مگر نگفتم نباید خون ریخته شود ؟ گفتم من نبودم ، تازه رسیدم . گفت : یکی هست در تاریکی پشت بچه ها تیغ می زند ، آبروی هیئت ها را می برند ، ما زیر سوال هستیم . نمی توانیم جواب بدهیم. حاجی گفت : قرار نیست که دیگر خونی ریخته شود . بعد هم صورت همدیگر را بوسیدیم. این قضیه شد که بعضی ها فکر کردند ما دعوایمان شده . نه دعوایمان نشد، سر من داد کشید و بعد هم پسری را که در هیئت تیغ می زد گرفتند.

این مداح جوان دروغ می گوید

اما دردلی دارم که خیلی سنگین است و چون از کسی ترسی ندارم و می دانم حقیقت است باید بگویم . امروز مداحان جوانی را می بینم که حتی شما در نشریه خیلی راحت حرفشان را می زنید . خیلی از حرف های اینها دروغ است. خیلی راحت دروغ می گویند و این برای من عجیب است . تو یک بچه جوان چطور به خودت اجازه می دهی همه را زیر سوال ببری . اینها فقط می خواهند خودشان را مطرح کنند و مرید جمع کنند  .یک جوان مداح با سن کم که همه حرف هایش ادعا و دروغ است. به خودش اجازه می دهد که همه را زیر سوال ببرد.

می گوید نمی دانستم اینها سبک های آن طرف آبی است. می گوید فی البداهه می خوانم . شعر و سبکش عین خواننده های غربی است.. بعد می گوید : فی البداهمه می خوانم. اگر تو فی البداهمه می خوانی پس این خانم هایده و این آقای اندی که قبل از تو این سبک را خوانده اند چطور سبک و شعر تو عین آنها شده است . اینها دارند لطمه می زنند دروغ می گویند ما نمی دانستیم . من سند دارم که تو همه اینها را از روی نوارهای رقاصه های خارجی گوش کرده ای و خوانده ای . چطور راحت دروغ می گویی؟

بعد در مجلسشان می بینی همه چیز شده این آقای مداح . نه واعظ ، نه روحانی ، نه سخنران ، بعد می پرسی مقتل می گوید من چهل حدیث می خوانم . آخر این چهل حدیث امام (ره) که مقتل نیست اینها همه دردهای من است. الگوی من در مداحی حاج ماشاالله عابدی است شما ببینید این آدم یک نوا یا عکس دارد ؟ اما در بازار می بینی 30-40 مدل عکس از این مداح جوان در بازار هست ، اینها می خواهند تبلیغ خودشان را بکنند نه سید الشهدا (ع) را ، اگر تقوا داشته باشیم نوع برخوردمان فرق می کند . من از سید الشهدا (ع) خجالت می کشم که ادعا کنم مداح هستم . چرا قدیم هرچه می خواندند تاثیر گذار بود ، چون اخلاص و تقوا بود . امثال حاج ناظم ، مرحوم کوثری و دیگران ، در دایره سیدالشهدا (ع) کسی پذیرفته می شود که تقوا داشته باشد.

سید ذاکر را خرابش کردند

اما درباره سید ذاکر . خدا بیامرزدش . بچه پاکی بود . صاف بود و خوب هم مایه می گذاشت . اما خرابش کردند . بدنامش کردند ، بیمارش کردند . او اهل هیچ چیز نبود عده ای زیر پایش نشستند و او را وادار کردند که عو عو کند. من به ایشان تذکر دادم که سید مواظب باش . سید را آلوده کردند تاز مانی که سرطان گرفت . بعد از کنار سید جواد ، خیلی ها پول درآوردند . سید ضربه خود و باعثش بعضی ها شدند. حتی حرفی زده بود که حضرت زهرا (س) خداست ، بعد به اشتباه خودش پی برد . گفت : من منظور چیز دیگری بود . اما واقعاً برای امام حسین (ع) نفس زد. عده ای باعث تخریبش شدند.